۱۳۹۰ اسفند ۱۴, یکشنبه

زیبا یا سکسی ، مساله این است !

انگلیسی زبان ها به خوبی این دو مفهوم را از هم جدا کرده اند . به این معنا که اگر به کسی بگویند زیبا شده ای ، مفهومی برآمده از تناسب های منطقی و برانگیزاننده حس زیبایی شناسی شان را مد نظر دارند و اگر بگویند : "اوه عزیزم چقدر سکسی شدی" مسلما مقصودشان این است که من در مقام یک مرد از جمالات شما حالی به حالی شده ام و به قول معروف : "دلم خواسته" . این تمایز واژگان راه را برای فرستادن سیگنال های مناسب در یک چهارچوب اجتماعی باز می کند و باعث می شود که فرد بتواند تصویر مناسب تری از خودش در آینه جامعه ببیند و مطابق با میلش این تصویر را دستخوش تغییر کند . پس اگر در یک پارتی خانم رئیس را در لباس و آرایش اغواگری دیدید می توانید بدون واهمه از ایجاد هر نوع سوء تفاهم هر پیشنهاد بی شرمانه ای را که می خواهید ارائه کنید و در صورت پسند خانم رئیس کامروا هم بشوید .
اما همین تمایز زبانی وقتی در دام هنجارها ، عرفها و اعتقادات می افتد ، مانند آنچه که در ایران رخ داده بشکل اعجاب آوری دچار دگردیسی می شود . واژه سکسی می باید که به نفع "نبایدهای تحمیلی" کنار برود . واژه زیبا تنها می ماند و باید بار هر دو معنی را به دوش بکشد . پس "چقدر زیبا شدی" ، می تواند هم به معنای این باشد که "you look so pretty" و هم می تواند سیگنالی باشد برای دعوت به رختخواب!
همین اشتراک در رفت و برگشت های اجتماعی دچار انعکاس های غریب تری هم می شود . مثلا یک نوع آرایش اروتیک مد روز می شود . به شکل مضحکی می توان موقعیتی را تصور کرد که خانم عفیفه ای به سبب تبعیت از مد زیبایی (از دید زیبایی شناسانه) خود را مانند یک "لعبت جنسی" می آراید و علیرغم میلش سیگنالهای بی شرمانه دریافت می کند . بالعکس ، خانمی در یک مهمانی به دنبال پارتنر می گردد اما آرایش زیبا (و البته غیر اروتیکش) او را بسوی هدف راه نمی نمایاند . در این رفت و برگشت ها با مردانی هم مواجه ایم که این مرز را گم می کنند . مثلا به خواستگاری دختری می روند که فکر می کنند آفتاب و مهتاب ندیده است و تیپ آرایشش را مد تلقی می کنند ، حال آنکه آن آرایش یک خواست شخصی و نیت مند است و بالعکس .
گاه فقدان یک واژه ، که در پستوهای هنجار و ارزش و اعتقاد خاک می خورد ، موقعیت های مضضحک می آفریند ...

۲ نظر: